ردکردن این

دل شکستگی و دل شکستن

book007

چون واقعاً آدمی احساس می‌کند گویی چیزی در او شکسته و خرد شده‌است ، به هر دری می‌زند تا بتواند آنچه را از سر گذرانده درست توصیف کند. بیش از هر چیز احساس تنهایی می‌کند و با اندوه و سردرگمی‌ تنها مانده ‌، خشمگین است و دلیل این اتفاق‌ها را نمی‌تواند بفهمد. در این لحظات سخت ، گاه از سر تعارف و گاه از سر خیرخواهی ، دیگران می‌گویند گذر زمان همه چیز را درست می‌کند ، اما فهم و چشم‌اندازمان نسبت به این مسئله نقشی اساسی دارد. چون گاهی اوقات خودمان باعث می‌شویم شرایط‌مان از حد لازم بدتر شود. مثلا زمانی که به خود می‌گوییم که شاید به قدر کافی خوب نیستیم؟ «آلن دوباتن»، در کتاب «دل‌شکستگی و دل‌شکستن»، به‌خوانندگان خود کمک می‌کند تا دردها و زخم‌های ناشی از یک جدایی عاطفی را التیام ببخشند و ناامیدی را کنار بگذارند تا یک بار دیگر بتوانند عشق و روابط زیبای عاشقانه را تجربه و از نو زندگی کنند. در واقع ، هدف کتاب پیش‌رو ، این است که با طرح زمینه‌ها ، قدری تاریخ ، روان‌شناسی و اندکی فلسفه کمک‌مان کند تا بیاموزیم که واکنش‌هایمان به جدایی‌ها چگونه در ما شکل گرفته است ، بهترین نحوه فکرکردن به شریک سابق عاطفی‌مان چگونه است و وقتی دچار ناامیدی هستیم روابط آتی‌مان را چطور در ذهن‌مان مجسم کنیم. وقتی حس دل‌شکستگی از جسم ‌و جان‌مان رخت برمی‌بندد، خشنودی لطیفی را تجربه خواهیم کرد ، خواهیم فهمید که تنها نیستیم ، تسلی خواهیم یافت و خواهیم فهمید که رنج هم پایانی دارد. در جایی از کتاب می‌خوانیم: «فقدان به هر شکلی همه جا وجود دارد و همه انسان‌ها آن را تجربه می‌کنند و برای به‌ خاطر سپردن این موضوع باید غم و اندوه تنهایی خود را با اندوه بشریت پیوند بزنیم. حقیقت همیشه از راه‌های گوناگونی قلب انسان‌ها را می‌شکند».