ردکردن این

سومين دفتر از «من و توان يابان»

«خاطرات جزء تفکيک‌ناپذير زندگی ما آدم‌ها است. ما با خاطرات زندگی می‌کنيم و چه بسا با خاطرات زنده‌ايم. از خاطرات گذشته درس می‌گيريم و آن‌ها را برای برنامه‌ريزی زندگی حال و آينده به کار می‌بريم. برخی از خاطرات مسير زندگی‌مان را عوض می‌کنند و برای ما سرنوشت‌ساز می‌شوند، به شرطی که از آن‌ها برداشت مفيد و خوبی داشته باشيم. در غير اين صورت مانند برخی از افراد جامعه، خاطرات برايمان به دفتر سياه‌شده‌ای می‌مانند که بايد دور انداخته شوند، و افسوس فرصت‌های از دست رفته، افسوس پول‌های از کف داده و پول‌های به دست نيامده و افسوس‌های ديگر برايمان می‌ماند که فقط زندگی‌خراب‌کن است و بس.»

متنی که خوانديد سرآغاز سومين دفتر از مجموعۀ خاطرات يحيی توکلی است که با عنوان «من و توان‌يابان» در 148 صفحه از سوی انتشارات دُرج سخن منتشر شده است. وی که خود از دانش‌آموختگان و اينک از استادان مجتمع توان‌يابان مشهد است، در اين دفتر که خاطراتش از 1398 تا 1404 را در بر می‌گيرد، يادداشت‌های گاه‌گاهی‌اش را از مواجهه با شاگردان و همکاران و مديران مجتمع به رشتۀ تحرير کشيده و ايده‌ها و برداشت‌های خود از فعاليت‌های آن را برای خوانندگانش بازگو کرده است. «من و توان‌يابان» الگويی مناسب برای همۀ توان‌يابانی است که دست به قلم دارند و می‌توانند تجربه‌های زيستۀ خود را بنگارند و برای آيندگان به يادگار گذارند.

برای آقای يحیی توکلی عزیز که افزون بر استادیِ رشته‌های مختلف نرم‌افزار در واحد آموزش، عضويت هيأت امنای مجتمع را نيز دارد، از درگاه خداوند متعال توفيق روزافزون آرزو داريم.