سپاسمندی، اميد و توجه به معنای زندگی؛ کلیدهای سهگانۀ موفقيت در عرصۀ کار با توانيابان
استاد مصطفی ملکیان روز پنجشنبه 20 دی ماه 1403 در جمع مديران و مربيان مجتمع نيکوکاری توانيابان مشهد ، به بررسی چالشها و اولویتهای توانمندسازی توانیابان جسمیحرکتی پرداخت. وی با اشاره به اهمیت رفع مشکلات جسمانی بهویژه در زمینههای فیزیکی و حرکتی ، خاطرنشان کرد که در درجۀ اول باید تمام تلاشها معطوف به توانمندتر کردن توانیابان از جنبههای جسمی باشد تا توانیابان بتوانند زندگی روزمرۀ خود را با کمترین محدودیتها ادامه دهند.
استاد ملکيان تأکید کرد که علاوه بر اين ، باید به خود شخص توانیاب نیز توجه ویژهای داشت و او را از درون توانمند کرد. وی با اشاره به مسائل روانشناختی توانیابان خطاب به فعالان حوزۀ توانبخشی گفت که کارهای شما زمانی مؤثر است که خود توانیاب نیز آمادگی پذیرش این تغییرات را داشته باشد و در مسیر بهبود روانی و پذیرش کمکها مشارکت کند.
این فیلسوف ، توانیابان را از نظر روانی به سه دسته تقسیم کرد :
دستۀ اول کسانی که دائم به گذشته مینگرند و خود را با آن مقایسه میکنند. این افراد به دلیل از دست دادن تواناییهای جسمی ، بهنوعی احساس فقدان دارند.
دستۀ دوم کسانی که به آینده و خطرات آن توجه دارند. این افراد نگران تشدید وضعیت جسمانی خود هستند و به تهدیدات احتمالی آینده فکر میکنند.
دستۀ سوم کسانی که به حالِ زندگی خود توجه دارند و در تلاش هستند تا با فشار روانی ناشی از محدودیتهای کنونی مقابله کنند.
مصطفی ملکيان تأکید کرد که مهمترین کار در این راستا ، کمک به توانیابان برای زندگی در «حال» است. به گفتۀ وی ، مقایسۀ مداوم وضعیت کنونی با گذشتۀ ازدسترفته یا آیندۀ تهدیدآمیز ، تنها باعث تضعیف روحیه میشود و این مقایسهها باید به حداقل برسد و نخستین اقدام برای کمک به توانیابان این است که آنها را به زمان حال بازگردانده و فشار روانی ناشی از نگرانیهای بیجا را کاهش دهیم.
استاد ملکیان در ادامه ، به اهمیت کار بر روی احساسات و عواطف توانیابان پرداخت و گفت: باید به تمام ابعاد روانی آنها توجه شود. هر انسان ، از جمله توانیابان ، دارای سه بعد اصلی «عقیدتی-معرفتی» ، «احساسی-عاطفی» و «ارادهای-آرمانی» است ، و در اين ميان، باید به بعد «احساسی و عاطفی» توانیابان توجه ویژهای به عمل آيد و احساسات و عواطف منفی ، مانند حسادت ، خشم ، نفرت و کینه ، باید از ذهن توانیابان بیرون رانده شود ؛ زیرا این احساسات نه تنها به دیگران ، بلکه به خود فرد آسیب میزنند.
استاد مصطفی ملکيان همچنین اشاره کرد که توانیابان باید یاد بگیرند که با ناديده گرفتن احساسات و عواطف منفی ، بر احساسات مثبت مانند امید ، شجاعت و عزت نفس تمرکز کنند ؛ چرا که این احساسات مثبت میتوانند به توانیابان کمک کنند تا فشار روانی ناشی از محدودیتهای جسمی خود را کاهش دهند و زندگی بهتری داشته باشند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود ، با اشاره به تفاوت میان موجودات ارگانیک و مکانیکی ، توضیح داد که انسانها موجودات ارگانیک هستند که تمامی اجزای بدن و روان آنها به یکدیگر مرتبط است. در مقابل ، موجودات مکانیکی مانند رادیو ، اگر یک قطعه از آنها خراب شود ، تنها آن قطعه آسیب میبیند و کارکرد سایر اجزا تحت تأثیر قرار نمیگیرد. اما در انسانها ، مشکلات در یک بخش از بدن یا روان میتواند بر دیگر بخشها تأثیر بگذارد ؛ بنابراین ، برای بهبود وضعیت توانیابان ، باید به تمامی ابعاد وجودی آنها توجه کرد.
استاد ملکیان از اهمیت همدلی و همکاری در عرصۀ توانبخشی صحبت کرد و به فعالان این حوزه توصیه کرد که با دقت و حساسیت بیشتری به تمامی ابعاد جسمی ، روانی و عاطفی توانیابان توجه کنند تا بتوانند تأثیر مثبتی در زندگی آنها بگذارند.
اين استاد برجسته در ادامه ، اهمیت توجه به احساسات و عواطف درونی انسانها را يادآور شد و تأکید کرد که برخی از احساسات منفی در واقع به تعلقات نابجا و نادرست معطوف شدهاند. وی در توضیح اين مطلب گفت که وقتی انسانها به چیزهایی که لیاقت و صلاحیت ندارند امید میبندند ، این امیدها و احساسات میتوانند در زندگیشان منفی شوند.
ملکیان در برشمردن احساسات مثبت ، و با يادآوری اين که هيچ يک از بهرههای انسان متعلق به خود نيست ، بلکه ديگری آنها را به بهرايگان به او بخشيده است، نخست به «سپاسمندی» اشاره کرد و گفت که سپاسگزاری و قدردانی از نعمتها و داشتههای زندگی به انسانها کمک میکند تا احساسات مثبت درونی خود را تقویت کرده و از منفینگری و شکایت دور شوند.
وی «امید» را دومين احساس مثبت و سازنده دانست و تأکید کرد که امید یک احساس اساسی برای رشد فردی و روحی است و انسانها باید یاد بگیرند که هیچ رویدادی در زندگی به طور قطعی نمیتواند آنها را خوشبخت یا بدبخت کند و هیچ چیز نمیتواند به طور قطعی مسیر زندگی انسانها را تعیین نمايد و همیشه جایی برای تغییر، به سوی خوب و بد وجود دارد. ملکیان با استفاده از مثالهایی از ادبیات بودایی، مفهوم «امید» را به گونهای توضیح میدهد که انسانها باید از هر رویداد زندگی درس بگیرند و از آن به نفع خود بهرهبرداری کنند.
این فیلسوف یادآور شد که در زندگی نمیتوان بهطور قطع پیشبینی کرد که چه اتفاقی خواهد افتاد ، بلکه باید همیشه بین خوف و رجا باقی ماند. مصطفی ملکیان برای توضیح این مفاهیم با بهرهگيری از یک مثال فلسفی ، گفت که حتی زمانی که فرد احساس بدی دارد، نمیتوان بهطور حتم گفت که آیندهاش نیز بد خواهد بود ، بلکه هر لحظه از زندگی چنين فردی ممکن است مقدمهای برای یک تغییر مثبت باشد.
استاد ملکیان زندگی را بهعنوان یک نعمت ارزشمند دانست و بر این نکته تأکید کرد که باید هر لحظه از آن را قدر دانست. خودِ زندگی ، فارغ از هر چیز دیگر ، ارزشمند است و اگر بتوانیم از آن بهدرستی بهرهبرداری کنیم ، زندگیمان معنا پیدا میکند. هر فرد باید بهدنبال یافتن معنای خاص خود در زندگی باشد ؛ بنابراين «معنای زندگی» سومين احساس مثبت در انسان است.
استاد با تأکيد بر اهمیت توجه به عواطف و احساسات افراد معلول ، اظهار داشت: در فرآیند توانبخشی ، توجه به جنبههای روانی و عاطفی افراد بسیار حائز اهمیت است. برای این منظور، باید سعی کنیم سامانی به احساسات و عواطف افراد بدهیم تا آنها بتوانند با امید به زندگی ادامه دهند.
وی در پايان سخنان خود به تأثیر نگرشهای معنوی و دینی در زندگی افراد معلول اشاره کرد و گفت که این نگرشها میتوانند به افراد در پذیرش و تحمل سختیها کمک کنند. این دیدگاهها نه تنها به فرد کمک میکنند تا رنجهای خود را قابل تحملتر کند ، بلکه باعث میشوند که فرد احساس کند که وجودش در جهان مهم است.