شکست بخور
در یک نگاه کلی به تجربه زیسته انسان امروزین ، بسیاری خود را موظف میدانند که مدام مشغول فعالیت باشند و زندگی خود را به حدی با انواع فعالیتهای مختلف کاری ، اجتماعی ، فرهنگی ، هنری ، ورزشی و… پر کنند ؛ چنان که حتی وقت سر خاراندن هم نداشته باشند. اما این در شرایطی است که برخی از روانشناسان معتقدند که این مشغولیتها در حکم یک سپر دفاعی است که افراد برای جلوگیری از ورود احساس درماندگی و ناامیدی به بخش خودآگاه ذهن به کار میگیرند.
اگرچه همه ما به درجات مختلف با این وضعیت مواجهایم اما برخی به قدری در آن زیادهروی میکنند که حتی نمیتوانند تعطیلات آخر هفته یا وضعیتهایی که برایاش برنامهای ندارند را تحمل کنند. «نیل برتون» در کتاب «شکست بخور» ، از این وضعیت تحت عنوان «سپر دفاع مانیک» یاد میکند.
نویسنده در کتاب پیش رو ، انگارههای مسلط شکلگرفته دربارۀ موفقیت را نقد میکند و بر این مهم تأکید دارد که تحدید موفقیت اهدافی چون آسایش مادی ، شهرت ، قدرت و لذتگرایی ، یک تعریف ناقص از آن است. در مقابل ، برتون استدلال میکند که خوشبختی واقعی در پذیرش شکست و این نکته است که ما محدود ، فانی و در معرض شکستهای مکرر و پیشبینی نشدهایم و در مواجهه با همهۀ اینها بهتر است فضایل ، صداقت ، دوستی ، صبر و اعتدال را پرورش دهیم. ما همواره آنقدر دنبال موفقیت میدویم که دیگر فرصتی برای اهمیت دادن به تفکرات و عواطفمان باقی نمیماند. اما این هنر شکست خوردن است که چنین فرصتی را لابهلای دوندگیهای جنونآمیز روزانهمان فراهم میکند.
در جایی از کتاب میخوانیم:
«گاهی ممکن است چنان در یکنواختی زندگیروزمره غرق شویم که دیگر فرصتی برای تفکر و احساس دربارۀ خودمان نداشته باشیم. قرارگرفتن در این حالت اندوهناک ما را وادار میکند تا عینک خوشبینی سادهلوحانهای را که از ما در برابر واقعیت محافظت میکند کنار بگذاریم ، در فاصلهای دور بایستیم ، نیازها و اولویتهایمان را دوباره ارزیابی کنیم و برنامهای ساده اما واقعبینانه برای دستیابی به آنها طراحی کنیم».