◯ قصهی توانیابان
صدها فرشته بوسه برآن دست میزنند/ کز کار خلق یک گره بسته وا کند
آنچه گذشت تا مجموعهی توانیابان شکل گیرد، داستانی پر مِهر است از کسانی که کوشیدند با اقدامات رایگان و خیرخواهانه رایگانبخشی در جهت کارآفرینی اجتماعی گام بردارند. سال 1375بود که نخستین بار ایدهی کار با توانیابان (افراد دارای معلولیت جسمی-حرکتی) در منزل «مرحوم علی اکبر سرجمعی» با حضور گروهی از نیکاندیشان (آقایان: کاظم حاجی طرخانی، مهدی فضلینژاد، محمود دلآسایی، جمشید منصوریان، هادی هادیزاده، محمدعلی گرجستانی، ابراهیم خدادادی، علی مؤمنی) مطرح شد. پس از وقفهای بار دیگر این ایده در جلساتی مستمر در دفتر مرحوم حسن عقیقچی ادامه یافت. بزرگوارانی چون آقایان خسرو منصوریان، ابراهیم هدایی، محمود هدایی، محمدجواد رحیمیان، جواد وجدانی، غلامعلی رافتی، محمد گرجستانی، ابراهیم سادات باغدار، محمد نورمندیپور و بعدها حسین ادیبیان و هادی یوسفی به این جمع پیوستند. آغاز به کار مجتمع آموزشی نیکوکاری توانیابان با اهدای منزل آقای رحیمیان در بلوار وکیل آباد در سال 1377 رسمیت یافت. آقای خسرو منصوریان، پیشکسوت کارهای مردم نهاد، که تا پیش از آن مدیرعامل مجتمع رعد تهران بود به همراه آقای ابراهیم هدایی با تلاشهای شبانهروزی و اقدامات تخصصی توانستند پس از مدت کوتاهی مجتمع را راه اندازی کنند. هیچکس فراموش نمیکند که خانم معصومه بسکابادی و آقای احمد صالحی از روزهای اول تا به امروز هرچه در توان داشتند در کمک به این مجموعه دریغ نکردند.
یکی از ماندگارترین و ارزشمندترین کارهایی که از بدو تأسیس در مجموعه انجام گرفت؛ تغییر نام معلول به «توانیاب» بود و نام مجتمع آموزشی نیکوکاری توانیابان مشهد هم به دنبال آن از این ترکیب برگزیده شد.
پس از بازگشت آقای منصوریان به تهران مدیریت مجتمع توانیابان به دستان توانا، ذهن خلاق و قلب عاشق آقای ابراهیم هدایی سپرده شد و ایشان در فروردین 1378 با گل و شیرینی از کارآموزان مجموعه استقبال کردند.
مجموعهی توانيابان، در نخستين روزهای حيات رسمی خود از ادارهی كل آموزش فنی و حرفهای خراسان مجوّز قانونی دريافت کرد و آموزش را آغاز کرد. پس از آن با اهدای ساختمان شماره دو در بلوار سازمان آب توسط بانوی بزرگوار اشرف فتح نظریان، در سال 1378 مرکز توانیابان در دو شعبه به کار خود ادامه داد.
در سال 1379 جهت توسعه مجتمع توانیابان زمین مجاور ساختمان قدیمی با همت خیرینی بزرگوار به صورت اقساط خریداری شد. این زمین به لطف خدا و با همراهی آقای مهندس علی مشارزاده و کمک مالی خانم اشرف فتح نظریان، در طول مدت 13 ماه ساخته شد و در سال 1384 در مراسمی نمادین با آزادسازی کبوتران، شروع به کار کرد.
آموزش در مجموعه ابتدا با کلاسهای آموزشی ماشیننویسی، کامپیوتر و کلاسهای هنری آغاز شد. هم اکنون کارآموزان نه تنها میتوانند در 31 رشتهی مهارتی در مجموعه ثبت نام کنند، بلکه قادر به اخذ دیپلم رسمی نیز هستند. تا به امروز و در طی 25 سال فعالیت مجتمع توانیابان، مجموع کارآموزان پذیرفته شده در دورههای آموزش فنی و حرفهای بالغ بر 3 هزار نفر بوده است.
داستان فراز و فرودهای 25 سال فعالیت مجموعه توانیابان و خاطرات زیبای افرادی که در این مجموعه آمد و شد داشتهاند؛ بهزودی در قالب کتابی خواندنی در اختیار عموم قرار خواهد گرفت.
دستاوردهای بینظیر ربع قرن فعالیت مجموعه آموزشی نیکوکاری توانیابان مشهد:
مرکز تماس تلفنی: مرکز اشتغال مجموعه همراه با آموزش تخصصی
توانبخشی: همراه با مربیان مجرب و تجهیزات و امکانات توانبخشی،مشاوره و..
ورزش: آموزش تخصصی ورزش بوچیا، تنیس، گروههای كوهنوردی، یوگا و پرتاب دیسک
گروههای متعدد و موفق تئاتر با افتخار آفرینیهای فراوان در جشنوارههای مختلف
برگزاری سخنرانیهای تد
ساخت فیلم نبات داغ توسط کارگردان سرشناس آقای محمدعلی باشه آهنگر و بازی زوج عاشق پروین و ابولفضل از اولین توانیابان مجموعه
پیادهروی تیم توانیابان از قدمگاه نیشابور تا مشهد مقدس
شرکت در مسابقات جهانی المپیک
آرامگاه ابدی من نمیتوانم
ناوگان حمل و نقل مناسبسازی شده مخصوص توانیابان
اولین خودپرداز مناسبسازی شده مشهد
چراغ مجتمع نیکوکاری و آموزشی توانیابان مشهد 25 سال است به کمک دستان با برکت نیکوکاران خیراندیش و نیز کمکهای شورای شهر و شهرداری مشهد در تأمین ناوگان حمل و نقل این مجموعه همچنان روشن است.
توانیابان پیش از آنکه یک نهاد مردمی باشد یک نگاه انسانی است. اندیشهای بوده در دل بنیانگذارانش و تفکری است در باور گردانندگانش. این نگاه، به «انسان» باور دارد؛ نه به این اعتبار که دست و پای نیرومند و گوش و چشم شنوا و بینا دارد؛ بلکه به این اعتبار که انسان است و انسان «میتواند» بدود حتی اگر پا نداشته باشد، «میتواند» بسازد حتی اگر دست نداشته باشد و نه تنها «میتواند» بدون چشم و گوش ببیند و بشنود بلکه زیباترین نغمهها و صورتها را بیافریند، برای هزاران هزار گوش و چشم که تشنه شنیدن و دیدن هستند. مجتمع توانیابان اگر امروز ریشهاش در خاک استوار است و شاخههایش در آسمان، از دل چنین نگاهی سر برآورده است.