دل شکستگی و دل شکستن

دل شکستگی و دل شکستن

book007

چون واقعاً آدمی احساس می‌کند گویی چیزی در او شکسته و خرد شده‌است ، به هر دری می‌زند تا بتواند آنچه را از سر گذرانده درست توصیف کند. بیش از هر چیز احساس تنهایی می‌کند و با اندوه و سردرگمی‌ تنها مانده ‌، خشمگین است و دلیل این اتفاق‌ها را نمی‌تواند بفهمد. در این لحظات سخت ، گاه از سر تعارف و گاه از سر خیرخواهی ، دیگران می‌گویند گذر زمان همه چیز را درست می‌کند ، اما فهم و چشم‌اندازمان نسبت به این مسئله نقشی اساسی دارد. چون گاهی اوقات خودمان باعث می‌شویم شرایط‌مان از حد لازم بدتر شود. مثلا زمانی که به خود می‌گوییم که شاید به قدر کافی خوب نیستیم؟ «آلن دوباتن»، در کتاب «دل‌شکستگی و دل‌شکستن»، به‌خوانندگان خود کمک می‌کند تا دردها و زخم‌های ناشی از یک جدایی عاطفی را التیام ببخشند و ناامیدی را کنار بگذارند تا یک بار دیگر بتوانند عشق و روابط زیبای عاشقانه را تجربه و از نو زندگی کنند. در واقع ، هدف کتاب پیش‌رو ، این است که با طرح زمینه‌ها ، قدری تاریخ ، روان‌شناسی و اندکی فلسفه کمک‌مان کند تا بیاموزیم که واکنش‌هایمان به جدایی‌ها چگونه در ما شکل گرفته است ، بهترین نحوه فکرکردن به شریک سابق عاطفی‌مان چگونه است و وقتی دچار ناامیدی هستیم روابط آتی‌مان را چطور در ذهن‌مان مجسم کنیم. وقتی حس دل‌شکستگی از جسم ‌و جان‌مان رخت برمی‌بندد، خشنودی لطیفی را تجربه خواهیم کرد ، خواهیم فهمید که تنها نیستیم ، تسلی خواهیم یافت و خواهیم فهمید که رنج هم پایانی دارد. در جایی از کتاب می‌خوانیم: «فقدان به هر شکلی همه جا وجود دارد و همه انسان‌ها آن را تجربه می‌کنند و برای به‌ خاطر سپردن این موضوع باید غم و اندوه تنهایی خود را با اندوه بشریت پیوند بزنیم. حقیقت همیشه از راه‌های گوناگونی قلب انسان‌ها را می‌شکند».

چالش رواقی

چالش رواقی

book006

«ویلیام اروین» ، نویسنده کتاب «چالش رواقی ؛ راهنمای فلسفی برای دستیابی به‌استقامت ، آرامش و انعطاف‌پذیری بیشتر»، آموزه‌های رواقیون را با محوریت پرسش کلیدی آنها ، «چگونه زندگی کنیم؟» ، در پیشگاه ما قرار می‌دهد. کتاب حاضر به‌نحوی منحصربه‌فرد ، بینش‌های رواقیان باستان نظیر «مارکوس اورلیوس» ، «سِنِکا» و «اپیکتتوس» را با تکنیک‌های روان‌شناختی معاصر نظیر اثر لنگرانداختن تلفیق کرده است. نتیجه آن که «راهبرد آزمون رواقی» ساده و نوی نویسنده به ما می‌آموزد چگونه واکنش‌های عاطفی خود را نسبت به‌موانع زندگی ، به‌شکلی عمیق تغییر دهیم تا نه‌تنها بر این موانع چیره شویم ، بلکه از آنها بهره ببریم. این کتاب تمرینی است برای چیزی که می‌توان رواقی‌گری قرن بیست‌ویکمی نامید. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «وقتی از دردسرهایى عصبانى مى‌شوید که دیگران براى شما ایجاد کرده‌اند ، خوب است به‌یاد داشته باشید که گرچه دیگران مسئول بسیارى از مشکلاتى هستند که تحمل مى‌کنید ، شما هم براى بسیارى از آنان منشأ مشکلاتید. بله ، به‌نظر شما آن‌ها آزارنده‌اند ، اما شاید ، فقط شاید ، به نظر آنها هم شما آزاردهنده باشید. به‌خصوص ، شاید به‌همان سادگى که شما آزرده مى‌شوید ، آن‌ها هم آزرده شوند. این امر خیلى راحت نادیده گرفته مى‌شود ، چون ما از معضلاتى که دیگران برایمان ایجاد مى‌کنند سریع‌تر و شدیدتر مطلع مى‌شویم تا معضلاتى که ما براى آنان مى‌آفرینیم. یکى از نشانه‌هاى بلوغ شناسایىِ مشکلاتى است که به‌عمد یا غیرعمد براى اطرافیان خود ایجاد مى‌کنیم. بارى ، این سخن سنکا را باید به‌خاطر داشت: «ما آدم‌هاى بدى هستیم که در میان آدم‌هاى بد زندگى مى‌کنیم و تنها یک چیز مى‌تواند آرام‌مان کند باید بپذیریم که با یکدیگر با ملایمت رفتار کنیم».